پرش به مطلب اصلی

احساسات

احساسات حاصل ارتباط های نوروشیمی هستن چیزی که ما به عنوان انگیزه میشناسیم = دوپامین چیزی که ما به عنوان شادی میشناسیم = سرتونین چیزی که ما به عنوان عشق میشناسیم = اکسیوتوسین

نحوه تولید احساس: محرک بیرونی

اتاق فرمان

چیزی که تمام احساسات مارو کنترل میکنن در مغز ما در قسمت پیش پیشانی مغز ما وجود داره یعنی PFC که شامل

  • آمیگدالا: شناسایی تهدیدها و پردازش احساسات قوی مثل ترس و خشم
  • هیپوکامپ: ذخیره و بازیابی و اطلاعات
  • هیپوتالاموس: کنترل واکنش‌های فیزیکی به احساسات، مثل افزایش ضربان قلب یا ترشح مواد شیمایی

نورترنسمیتر کلیدی

نوروترنسمیترها پیام‌رسان‌های شیمیایی مغزن که احساسات، انگیزه و حالات روحی رو تنظیم می‌کنن. می‌تونی اون‌ها رو مثل "مواد اولیه‌ی رنگ" در نظر بگیری که نقاشی احساساتت رو می‌سازن.

  • دوپامین (Dopamine): مرتبط با لذت، پاداش و انگیزه. وقتی کاری رو انجام میدی که برات خوشاینده (مثل رسیدن به هدف)، دوپامین بالا میره.
  • سروتونین (Serotonin): تثبیت‌کننده‌ی خلق‌وخو. کمبودش معمولاً با افسردگی یا اضطراب ارتباط داره.
  • نورآدرنالین (Norepinephrine): بالا برنده‌ی هوشیاری و آماده‌باش بدن. هنگام استرس یا هیجان افزایش پیدا می‌کنه.
  • اکسی‌توسین (Oxytocin): هورمون پیوند و اعتماد. در تعاملات اجتماعی مثبت، بغل کردن یا حتی نگاه کردن به کسی که دوستش داریم، ترشح میشه.

وقتی احساسی مثل ترس یا استرس تجربه می‌کنی، مغز فقط «احساس» نمی‌کنه، بلکه به بدن دستور میده آماده‌ی واکنش بشه. این ارتباط از طریق یک سیستم به نام محور HPA و هورمون‌هایی مثل کورتیزول اتفاق می‌افته.

  • محور HPA مخفف Hypothalamic–Pituitary–Adrenal axis هست، یعنی ارتباط بین هیپوتالاموس، غده هیپوفیز، و غدد فوق‌کلیوی.
  • وقتی مغز تهدید رو حس می‌کنه، هیپوتالاموس هورمونی به هیپوفیز میفرسته. هیپوفیز هم هورمونی دیگه به غدد فوق‌کلیوی میفرسته. غدد فوق‌کلیوی کورتیزول ترشح می‌کنن که:
  • قند خون رو بالا می‌بره برای انرژی فوری
  • سیستم ایمنی رو موقتاً کاهش میده
  • فشار خون رو افزایش میده
  • این فرآیند باعث میشه بدن در حالت "جنگ یا گریز" قرار بگیره. اPFC در قسمت جلوی پیشانی قرار داره و آخرین بخشیه که در تکامل و رشد کامل میشه (تا حدود ۲۵ سالگی). که وظایفش ایناس:
  • مهار واکنش‌های سریع آمیگدالا
  • ارزیابی پیامدهای تصمیمات
  • برنامه‌ریزی و حل مسئله

اPFC رو مثل یک قاضی تصور کن که آمیگدالا (وکیل احساسات) هیجان‌زده وارد دادگاه میشه و داد می‌زنه «خطر! باید الان واکنش نشون بدیم!» ولی قاضی با آرامش مدارک رو نگاه می‌کنه، شواهد رو بررسی می‌کنه، و بعد حکم میده.

هیپوکامپ و آمیگدالا با هم کار می‌کنن: آمیگدالا شدت احساس رو ثبت می‌کنه و هیپوکامپ اون رو در قالب خاطره ذخیره می‌کنه. تصور کن خاطراتت مثل یک آلبوم عکس هستن و احساسات مثل هایلایت‌زن‌های رنگی. هرچه رنگش پررنگ‌تر باشه (یعنی شدت احساس بیشتر)، اون عکس تو آلبوم بیشتر تو چشم میاد و فراموش نمی‌شه.